استخدام در استارتاپ بهتر است یا شرکت‌های بزرگ؟ | ایران لرن
نگاه ایران لرن

استخدام در استارتاپ بهتر است یا شرکت‌های بزرگ؟

بدون دیدگاه


طبق آمار معتبر، ۱۰ درصد از استارت‌آپ‌ها در اولین سال فعالیت، شکست می‌خورند و ۷۰ درصد دیگر هم در سال دوم تا پنجم، به جمع کشتی‌شکستگان می‌پیوندند و عرصهٔ کسب و کار محو می‌شوند! با درنظر گرفتن تمام صنایع و حوزه‌ها، در واقع بیش از ۹۰ درصد استارتاپ‌ها به جایی نمی‌رسند و فقط ۱ درصدشان طعم شیرین موفقیت و سودآوری را می‌چشند. با این تفاسیر، چرا بازار استارت‌آپ‌ها روز‌به‌روز در حال داغتر شدن است؟

  • آیا افرادی که به کار و استخدام در استارت‌آپ‌ها مایل هستند قصد خودآزاری دارند؟
  • آیا این حجم عظیم از سرمایه‌هایی که سمت استارت‌آپ‌ها سرازیر می‌شود بادآورده است؟
  • آیا صنعتی‌ترین و پیشرفته‌ترین کشورهای جهان دوست دارند وقت و منابعشان را هدر بدهند؟

خوشبختانه پاسخ تمام این سوال‌ها منفی است! جذابیتِ سرمایه‌گذاری یا استخدام در استارت‌آپ‌ها، برای سرمایه‌گذاران و کارآفرینان، دلایل بسیار واضح و مشخصی دارد. اما هدف این مطلب، توجیه جذابیت‌ها و پتانسیل‌های مالی استارت‌آپ‌ها نیست. در این مطلب قصد داریم، این بیزنس‌های نوپا و (احتمالاً) آینده‌دار را از نگاه نیروهای ماهر و متخصص و جویای کار بررسی کنیم. تا ببینیم استخدام در استارت‌آپ‌ها بهتر است یا استخدام در شرکت‌های بزرگ؟

استارتاپ چیست؟

استارتاپ چیست؟

سر و کلهٔ اصطلاح استارتاپ (Start-up) در دههٔ ۷۰ میلادی و در بحبوحهٔ یک انقلاب و بیگ‌بنگِ تکنولوژیکیِ پدیدار شد. همان بیگ‌بنگی که در منطقهٔ Silicon Valley در سان‌فرانسیسکو به وقوع پیوست و غول‌هایی مثل آی‌بی‌اِم و اپل و مایکروسافت را از درونش پدیدار کرد.

لفظ استارت‌آپ، به شرکت‌ها و بیزنس‌های تازه‌کار و نوپا – در حوزهٔ تکنولوژی – اشاره می‌کرد. منتها نه هر بیزنس و نه هر شرکت کوچکی! بلکه بیزنس‌های که پتانسیل رشد و سودآوری عجیب و غریبی داشتند و ممکن بود در یک زمان کوتاه، هم دنیای فناوری و هم قلمروی کسب و کار را تکان بدهند.

حالا پنج دهه از آن دوران گذشته و بسیاری از همین استارت‌آپ‌ها، چهرهٔ جهان و زندگی تک‌تک ما را به کلی تغییر داده‌‌اند. آنها ثابت کردند که برای تخیل آدمیزاد و ارتفاع فوارهٔ هوش بشری، هیچ حد و اندازه‌ای نیست! یعنی با داشتن یک تیم خوب و صرف تخصص و منابع کافی، تحقق عجیب‌ترین ایده‌ها و رویاها هم امکان‌پذیر است. یک بیزنس‌ نوپا، یک هدف جاه‌طلبانه، یک تیم خلاق و ادامهٔ‌ داستان!

انواع استارت‌آپ‌ها

استارت‌آپ‌ها توسط یک یا چند کارآفرین و موسس راه‌اندازی می‌شوند تا یک محصول یا خدمات جدید یا نوآورانه را به بازار ارائه کنند. این قبیل بیزنس‌ها، در قدم‌های ابتدایی مسیرند، ساختار منعطفی دارند و از نظر مالی، علاوه بر حسابِ بانکی بنیانگذارانِ اصلی، به سرمایهٔ سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر و ماجراجو هم وابسته‌اند. انواع مرسوم استارت‌آپ‌ها به قرار زیر هستند:

  • فرزند کمپانی‌های بزرگ: گونهٔ‌ خاصی از استارت‌آپ‌ها که از دلِ یک کمپانی بزرگ و جا افتاده بیرون می‌آیند. حالتی را فرض کنید که گوگل یا مایکروسافت تصمیم بگیرند روی یک محصول یا سرویس جدید و متفاوت کار کنند.
  • استارتاپ‌های اجتماعی و عام‌المنفعه: استارت‌آپ‌های اجتماعی، سازمان‌ها و مجموعه‌هایی هستند که هدفشان، ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی و فرهنگی است و از جهاتی به موسسات و بنیادهای خیریه شباهت دارند.
  • بیزنس‌های آماده به فروش: رویای کارآفرینان و موسسان این قبیل استارتاپ‌ها این است که بیزنسشان به درجهٔ وسوسه‌برانگیزی از موفقیت برسد و توسط شرکت‌های بزرگ خریداری شود! تا بتوانند با میلیون‌ها دلاری که به جیب می‌زنند، یا زودتر از موعد بازنشسته شوند، یا استارت‌آپ بعدی را تأسیس کنند!
  • استارت‌آپ‌های آماده به انبساط: به استارت‌آپ‌هایی گفته می‌شود که به‌راحتی تغییر سایز می‌دهند و می‌توانند با جذب سرمایهٔ لازم، چندبرابر بزرگتر شوند. تولید‌کنندگان اپلیکیشن‌ها یا بازی‌های محبوب – مثل سازندهٔ بازی پرندگان خشمگین – از این قبیل هستند.
  • بیزنس‌های سبکِ زندگی: وقتی یک کارآفرین یا متخصص، بر اساس علایق و مهارت‌های خودش یک کسب و کار نقلی راه‌‌اندازی می‌کند، در این دسته قرار می‌گیرد. از وبلاگ‌نویسی و عکاسی گرفته تا تدریس آنلاین و مربی‌گری و آموزش آشپزی و غیره.

مزایا و معایب استخدام در استارت‌آپ

مزایا و معایب استخدام در استارت‌آپ

کسانی که در پروسهٔ استخدام و جستجوی کار هستند، ممکن است با سوالاتی از این قبیل مواجه شوند:

۱) استخدام در استارت‌آپ، چه مزیتی به استخدام در شرکت‌های بزرگ و بیزنس‌های جاافتاده دارد؟

۲) اگر استارت‌آپ‌ها یکسری کسب و کارِ بی‌ثباتند و آیندهٔ‌ نامعلومی دارند، آیا بهتر نیست که محافظه‌کار باشیم و از آنها دوری کنیم؟

۳)‌ آیا حاضرم ثبات مالی کمتری داشته باشم، اما در عین حال محیط کارم بهتر و راحت‌تر باشد و آزادی عمل بیشتری داشته باشم؟

در ادامه به زیر پوست این بیزنس‌های نوپا و خوش‌خط و خال می‌پردازیم تا بتوانیم در بزنگاه تصمیم‌گیری، انتخاب‌های بهتری داشته باشیم.

پیشرفت‌ سریع‌تر به بهای مسئولیت‌ بیشتر!

شاید یکی از مهمترین مزایای استخدام در استارت‌آپ‌ها، رشد سریع‌تر و کسب تجربیات متنوع‌تر باشد. از مهارت‌های فنی گرفته تا قابلیت‌هایی مثل کار گروهی، مدیریت زمان، مسئولیت‌پذیری و غیره، که اصطلاحاً به مهارت‌های نرم معروفند.

صبحت این نیست که استخدام در شرکت‌های بزرگ، پیشرفتتان را کند می‌کند یا لزوماً تجربیات و چالش‌های کمتری برایتان دارد. ماجرا اینست که اتمسفر و ساختار استارت‌آپ‌ها، به‌صورت پیش‌فرض پویاتر و انعطاف‌پذیرتر است و این انعطاف و آزادی عمل، برای برخی از افراد مطلوب‌تر است.

شرکت‌های بزرگ، معمولاً برای هر بخشی از کارها و پروژه‌ها، یک تیم جداگانه و یک دپارتمان مستقل دارند. دپارتمان IT شرح وظایف خودش را دارد و دپارتمان مارکتینگ و تبلیغات کار خودش را می‌کند و به‌ندرت پیش می‌آید که وظایف بخش‌های مختلف، با هم همپوشانی کند. راستش را بخواهید، در شرکت‌های بزرگ، اصلاً قرار نیست که کسی به کار دیگران کاری داشته باشد!

اما استارت‌آپ‌ها، از اعضای کمتر و تیم‌های جمع و جورتری تشکیل شده‌اند. در خیلی مواقع زیر ۱۰ نفر!  در این شرایط، سپردن مسئولیت‌های متفاوت به یک نفر، نه تنها چیز عجیب و خارج از عرفی نیست، بلکه کاملاً رایج است. فرض کنید کار اصلی شما وبلاگ‌نویسی یا مثلاً IT باشد. وقتی اعضای تیم، پتانسیل و خلاقیتتان را در بازاریابی، تبلیغات یا در طراحی محصول ببینند، جلوی ایده‌پردازی و ابتکار عملِ شما را نمی‌گیرند و بخشی از کار را به شما می‌سپارند.

پس در یک کلام، فرهنگِ سازمانیِ یک استارت‌آپ، با مسئولیت‌پذیری، انجام کارهای متنوع و آزادی عمل در تصمیم‌گیری‌ها، هماهنگ‌تر و سازگارتر است.

سرعت بالای تغییرات و اتفاقات!

یکی از تفاوت‌های فاحش استخدام در استارت‌آپ یا شرکت‌های بزرگ، تغییر و تحولات همیشگی و برق‌آساست! برخی اوقات این تغییرات به قدری سریعند که خود کارکنان را هم غافلگیر می‌کنند. این هفته با تمام قوا مشغولِ پروژهٔ X هستید، و هفتهٔ بعد باید X را فراموش کنید و به‌صورت تخت‌گاز به پروژهٔ Y بپردازید. یک روز باید تا آخر وقت در محلِ شرکت کار کنید و فردای آنروز باید پروژه را به‌صورت دورکاری پیش ببرید.

بنابراین توصیه می‌کنم پیش از استخدام در استارت‌آپ‌ها، به این قبیل چالش‌ها هم فکر کنید. البته همین چالش‌هاست که برای بعضی از افراد، دلیل جذابیت استارتاپ‌هاست. در ضمن، محیط پرشتاب و متغیر، به یک ویژگی بارز هم نیاز دارد. وقت‌شناسی و سرعت عمل! اگر این دو خصوصیت را در خودتان پرورش بدهید، استارتاپ‌ها شما را روی هوا می‌قاپند!

ساختار مسطح، ارتباط شفاف، اصطکاک بیشتر!

برخلاف شرکت‌های بزرگ که به‌طور معمول دارای یک سلسله‌مراتب مفصل و چندلایه هستند، استارت‌آپ‌ها مسطحند و ارتباط اعضای تیم با یکدیگر، به‌مراتب ساده‌تر است. مدیر یا موسس استارت‌آپ خودش هم پابه‌پای بقیه درگیر پروژه‌هاست و با اعضای تیم ارتباط تنگاتنگی دارد. این ارتباط نزدیک، مزایای بیشماری دارد و با چالش‌هایی هم همراه است.

مثلاً باید جنبهٔ انتقادات بقیه را داشت و از اصطکاک با سایر اعضا فراری نبود. در شرکت‌های بزرگ، نامرئی شدن و یک روتین ساده و تکراری را انجام دادن کار ساده‌‌ای است. اما در استارت‌آپ‌ها از این خبرها نیست و باید خجالت را کنار گذاشت و از ساحل امن خود فاصله‌ گرفت. چون فقط در این حالت است که می‌توانید یک نیروی تأثیرگذار باشید و به معنای واقعی، بخشی از بارِ موفقیت تیم را به دوش بکشید.

فراموش نشود که یکی از کلیدی‌ترین عناصر موفقیت در استارتاپ‌ها، ابتکار عمل و مسئولیت‌پذیری اعضاست. یعنی نباید برای انجام کارها،‌ منتظر فرمان اشارهٔ مدیر یا سوپروایزر ماند. باید تا حدودی خودمختار بود و کارها را به دست گرفت و به نتیجه رساند.

مزایا و معایب استخدام در شرکت‌های بزرگ

مزایا و معایب استخدام در شرکت‌های بزرگ

شرکت‌های بزرگ، کسب و کارهای جا‌افتاده و باثباتی هستند که ممکن است بالای ۳۰۰ نفر پرسنل داشته باشند. البته در این مقاله، بیزنس‌های متوسط و نیمه‌بزرگ – بالای ۵۰ نفر نیرو – هم جزو شرکت‌های بزرگ حساب کردیم. چون آنها هم در قیاس با استارت‌آپ‌ها و یا بیزنس‌های کوچک‌، جمعیت‌ بیشتر و محیط سازمانی متفاوت‌تری دارند. اما ببینیم مزایا و معایب استخدام در شرکت‌های بزرگ از چه قرار است.

پرستیژ بالاتر، اعتبار بیشتر، رزومهٔ وزین‌تر!

اکثر شرکت‌های بزرگ، برندهای درست و درمان و شناخته‌ شده‌ای هستند. و وقتی در مورد استخدام و جستجوی کار صحبت می‌کنیم، بسیاری از افراد، کار کردن زیر سایهٔ کارفرمایان اسم و رسم‌دار و سنگین‌وزن را ترجیح می‌دهند. هم به خاطر حقوق و مزایای بیشتر و هم به خاطر تأثیر مثبت در رزومه!

البته نمی‌توان گفت که تمام استارت‌آپ‌ها،‌ مزایا و دستمزدهای پایین‌تری به کارکنانشان می‌دهند. اما با یک حساب و کتاب سرانگشتی، می‌بینیم که این ادعا چندان هم بیراه نیست و دلیلش هم واضح است. شرکت‌های بزرگ، از منابع مالی بیشتری برخوردارند و روی‌هم‌رفته اوضاعشان بهتر است. از آن‌طرف هم برای پرستیژ و اعتبار بیشتر برندشان، به پرسنل خود می‌رسند و سعی می‌کنند وجههٔ خوبی در بازار کار و استخدام داشته باشند.

وظایف مشخص، خط‌کشی‌‌های پررنگ!

ساختار یا به عبارتی چارت سازمانیِ شرکت‌های بزرگ، سال‌هاست که تکلیفش مشخص شده و جایگاه و شرح وظایف هر شخص، به طور کامل مشخص است. شما هر روز که وارد محیط کارتان می‌شوید، می‌دانید که دقیقاً چه کاری باید انجام بدهید و کارتان را در چه زمانی تحویل بدهید. بنابراین اگر احساس می‌کنید، با مقادیری بلاتکلیفی و ابهام، میانهٔ جالبی ندارید و دچار استرس می‌شوید، دور استخدام در استارت‌آپ‌ها خط بکشید!

سلسله‌مراتبِ خشک، پروسه‌های دست‌ و پاگیر!

همانطور که خصوصیات رفتاری و شخصیتی آدم‌ها با هم فرق دارد، ترجیحات شغلی‌ آنها هم متفاوت است. تست‌های شخصیت‌شناسی – که توسط بعضی از شرکت‌ها استفاده می‌شوند! – بخشی از این تفاوت‌ها را به‌خوبی نشان می‌دهند.

بعضی‌ از افراد روتین‌های جا افتاده و مشخص را به کارهای بداهه‌آمیز ترجیح می‌دهند. برخی هم به‌محض تکراری شدن و روتین شدنِ کار، ذهنشان شروع به خمیازه می‌کند. از آن طرف هم بوروکراسی اداری شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ را داریم که برای یک عده‌ کلافه‌کننده و ناخوشایند است. این افراد، ساختار مسطح و جمع و جور استارت‌آپ‌ها را ترجیح می‌دهند و دوست دارند در محیط کارشان، جای مانورِ بیشتری داشته باشند.

هرچه کمتر بدانید بهتر است!‌

برخلاف استارت‌آپ‌ها، ارتباط با سایر بخش‌ها یا سردرآوردن از کار آنها در شرکت‌های بزرگ به این سادگی‌ها نیست. حتی برخی از شرکت‌ها، پا را فراتر می‌گذارند و به کارکنانشان توصیه می‌کنند در مورد کارها و پروژه‌های شرکت، با کسی صحبت نکنند و اطلاعاتی به بیرون یا حتی سایر بخش‌ها درز ندهند! مسلماً تمام شرکت‌های بزرگ اینگونه نیستند، اما اگر پس‌فردا با چنین چیزی مواجه شدید، چندان تعجب نکنید. در ضمن این را هم نباید فراموش کرد که در یک محیط پرجمعیت‌تر، احتمال وجود افرادِ توزرد و نه‌چندان قابل‌اعتماد بیشتر است!

ریسکِ کمتر، زندگیِ بهتر!

شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ، به‌شدت محافظه‌کارند و چندان اهل ریسک نیستند. بنابراین اگر به دنبال انعطاف‌ و هیجانات بیشتر هستید،‌ استخدام در شرکت‌های بزرگ باعث دلسردیتان خواهد شد. پروسهٔ تصمیم‌گیری در این شرکت‌ها، از چندین و چند فیلتر مختلف می‌گذرد و یک فرایند کند و چندلایه را طی می‌کند. ممکن است ایده‌های شما فوق‌العاده‌ باشند. اما انتظار نداشته باشید که این ایده‌ها به بار بنشینند یا کسی آنها را تحویل بگیرد!

امنیت شغلی و ثبات مالی

یکی از اصلی‌ترین مزایای استخدام در شرکت‌های بزرگ اینست که به این‌ راحتی‌ها دچار ناکامی یا ورشکستگی نمی‌شوند. این کسب و کارها ریشهٔ عمیقی در بازار دارند و نسبت به رکود و تورم و ناهنجاری‌های سیاسی و اقتصادی مقاوم‌ترند. بنابراین اگر ثبات شغلی و مالی، جزو اولویت‌های اول شماست، یا اگر به دنبال همکاری بلندمدت و تضمین‌شده می‌گردید، تکلیفتان تا حدودی مشخص است.

بالاخره کدام بهتر است، استارتاپ‌ یا شرکت‌ بزرگ؟

بالاخره کدام بهتر است، استارتاپ‌ یا شرکت‌ بزرگ؟

ورود به بازار کار و فعالیت در هر محیطی – چه یک استارت‌آپ‌ بی‌نام و نشان، چه یک شرکت‌ اسم و رسم‌دار –  فرصت پیشرفت و کسب مهارت‌های جدید را برای افراد فراهم می‌کند. این خاصیت محیطِ کار است. آنچه در مدت یکی دو سال فعالیت در بازار کار یاد می‌گیرید، می‌تواند از کل دوران تحصیلتان غنی‌تر و مفیدتر باشد.

این وسط انتخاب‌هایی که می‌کنید و روراست بودن با خودتان بسیار مهم است. باید دقت کرد که برخی موقعیت‌های کاری، بهتر است که موقتی باشند و بعضی از شغل‌ها، می‌توانند ما را با کارهای روتین و نه‌چندان جذاب بدعادت کنند. انقدر که در یک چرخهٔ تکراری گرفتار شویم و شور و اشتیاقمان را از دست بدهیم.

در یک کلام، با وجود تفاوت‌هایی که بین استخدام در استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های بزرگ هست، در نهایت همه‌چیز به خود فرد بستگی دارد. مادامی که به اندازهٔ کافی کنجکاو و اهل چالش و آموختن چیزهای تازه باشید، در هر محیط و در هر ساختاری رشد خواهید کرد. اجازه‌ بدهید این مقایسه را با یک مرور و جمع‌بندی نهایی به پایان برسانیم.

  • استارت‌آپ‌ها ساختار چابک‌تر و انعطاف بالاتری دارند و آزادی عمل در آنها بیشتر است.
  • امنیت شغلی و ثبات مالی در شرکت‌های بزرگ، بهتر از استارت‌آپ‌هاست.
  • تفکیک و مرزبندی وظایف در استارت‌آپ‌ها به وضوح شرکت‌های بزرگ نیست.
  • برای استخدام در استارت‌آپ‌ها باید آمادگی کار بیشتر و دستمزد کمتر را داشت!
  • فعالیت در استارت‌آپ‌ها، افراد را برای راه‌اندازی کسب و کار خودشان آبدیده‌تر می‌کند.
  • توان مالی استارتاپ‌ها پایین‌تر است و معمولاً مزایا و دستمزدهای پایین‌‌تری ارائه می‌دهند.
  • محیط کار و فرهنگ‌ سازمانیِ استارت‌آپ‌ها معمولاً بهتر و روابط اعضا صمیمانه‌تر است.
  • استخدام در استارتاپ‌، می‌تواند با مسئولیت‌های متنوع‌تر و رشد فردی بیشتر همراه باشد.

استخدام در استارتاپ

جمع‌بندی

سال‌ها بعد وقتی به تجربیات امروزمان نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که نوع و اندازه و ساختار محل کار، آنقدرها هم که فکر می‌کردیم مهم نبوده است! می‌فهمیم که جدا از پیشرفت و کسب تجربه و درآمد، مهمترین چیزی که این وسط اهمیت داشته، احساس رضایت درونی ما بوده است. اینکه نسبت به کارمان حس خوبی داشته باشیم و از تخصص و مهارتی که در حرفهٔ خودمان بدست می‌آوریم لذت ببریم.

حالا اگر در کنار اینها، همکاران دوست‌داشتنی و قابل اعتمادی هم به تورتان خورد که چه بهتر! اگر اینها را بدست آوردید خودتان را آدم خوشبختی بدانید. فعلاً علی‌الحساب روی مهارت‌هایتان سرمایه‌گذاری کنید، علایق خود را شناسایی کنید، به کورس‌ها و دوره‌های آنلاین ناخنک بزنید و همان نیروی متخصص و ارزشمندی باشید که استارت‌آپ‌ها و شرکت‌های بزرگ، به دنبال شکارش هستند.

ارسال دیدگاه
منتظردیدگاه شماهستیم

ارسال نظر